داشتم فایلهای کامپیوترو نگاه میکردم. رسیدم به وویس دکتر مکری. ایشون قبلا یه سخنرانی حدودا بیست دقیقه ای داشتن برای ورودیهای جدید. نمیدونم چندتا از بچه هامون اینجا رو میخونن. مرهم جان دوست داشتنی ، خواهر مهربونم نسیم بانو و جناب آقای مهربان بزرگوار الان تو ذهنم هستن. با خودم گفتم اگه اجازه بدین با همه تون شریک بشم حرفایی رو که اون روز جناب دکتر از جانب یک پدر به بچه ها گفتن. فضاش برای علوم پزشکیهاست ، اما میشه حرفاشونو تعمیم داد به همه. احتمال میدم یه جاهایی به درد بقیه هم بخوره. خصوصا اواخر حرفاشون. اونجایی که میگن غرضمون از حرف زدن با هم چیه. اونجایی که میشه ازش برداشت کرد که بیاین حرفای جور و ناجور همدیگه رو درک کنیم.
 
و بعنوان یکی از مستمعین جناب دکتر که خودمو از شاگرداشونم کوچیکتر میدونم ، اجازه میخوام ضمیمه کنم به حرفاشون این مطلبو که همه توصیه هاشون درباره تلاش و موفقیت درسته. ولی با تمام این اوصاف ، اگه واقعا دوست دارین بعد از کلی تلاش و زحمت ، یه روز احساس باختن بهتون دست نده ، نیتهای بزرگ داشته باشین. اگه دوست دارین بعد از شکستها احساس سرخوردگی نداشته باشین ، نیتهای بزرگ برای خودتون بسازین. یه نیتی که اگه به هدفتون رسیدین شما رو محکم کنه. اگه به هدفتون نرسیدین هم شما رو محکم کنه. یه نیت محکمی که همیشه شما رو محکم کنه.
ازم بعنوان کسی که مسیر سخت شماها رو رفت و الان دیگه آخرای مسیره ، اینو بعنوان یه تقلب بزرگ قبول کنین: خدمت به بشریت ، به خودیِ خود ، اصلا نیت بزرگی براتون نیست. قدر خودتونو بدونین لطفا [لبخند]
 
+ بچه ها فایل حدود پنج مگابایته و حدود بیست دقیقه
 

 

مشخصات

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها